ماه هاي قمري
علل نام گذاري ماه هاي قمري
نام ماه هاي قمري از دوره ي جاهليّت به اسلام رسيده است. اين ماه ها سابقه تاريخي طولاني دارند و مربوط به زمان حضرت ابراهيم (ع) و منسوب به دين حنيف ابراهيمي هستند و هر يك از اين اسامي معني خاصي دارند.
ماه اوّل محرّم است كه آغاز سال قمري است و آن را از اين جهت محرّم ناميده اند كه در اثناي آن جنگ و غارت حرام بود.
ماه دوّم صفر است و صفر را از اين جهت صفر ناميده اند كه در اين ماه بازارهايي در يمن بپا مي شد كه آن را صفري ناميده و از آن جا آذوقه مي گرفتند و هر كه به بازار نمي رسيد از گرسنگي هلاك مي شد و نيز صفر را از آن جهت صفر گفته اند كه در اثناي اين ماه شهرها از مردم خالي مي شد كه مردم آن جا براي جنگ بيرون مي رفتند و معني را از “صِفر” به معني ” خالي” گرفته اند.
پس از صفر، ربيع الاول و ربيع الثاني است كه احتمالاً عرب به خاطر اين كه در اين وقت مواجه با بهار و رويش گياهان و شكفتن شكوفه ها بوده اند به اين نام ناميده اند.
پس از ربيع ماه جمادي الاول و جمادي الثاني است و از آن جهت كه در وقت نام گذاري اين دو ماه آب يخ مي بسته است زيرا اعرابي كه تازه مي خواستند براي ماه ها نام گذاري كنند نمي دانستند كه زمان گرما و سرما در گردش سال و ماه قمري تغيير مي يابد.
ماه هفتم رجب است و رجب را از آن رو رجب گفته اند كه از آن بيمناك بودند و رجب به معني بيم داشتن است.
بعد از رجب شعبان است و اين ماه را از آن جهت شعبان ناميده اند كه در اين ماه اعراب منشعب و جدا از هم مي شده بر سر آب هاي خويش و به جستجوي غارت مي رفته اند. شعبان و انشعاب از يك ريشه اند.
بعد از شعبان، “رمضان” است و رمضان، به مناسبت آن كه در وقت نام گذاري ماه ها زمين از شدت گرما تفديده بود و “رمضا” به معني شدت گرما است . از آن جا كه رمضان يكي از ماه هايي است كه در قرآن توسط خداوند ذكر شده است، روا نيست كه بگوييم رمضان، بلكه بايد گفت"ماه رمضان”
ماه ذي القعده را به مناسبت آن كه در اثناي آن اعراب از جنگ و غارت فرو مي نشستند به اين نام ناميده اند. قعده از قعود به معناي نشستن است.
آخرين ماه قمري ذي الحجّه است و اين ماه را به مناسبت اينكه حج در اثناي آن انجام مي شد، اينگونه ناميده اند.
لازم به توضيح است درباره ي علت نام گذاري، توضيحات شرعي و اسلامي نيز وجود دارد كه براي كسب اطلاعات بيشتر مي توان به كتاب هاي مفاتيح الجنان، المراقبات ميرزا جواد ملكي و هدايه الانام وحدّث قمي مراجعه كرد.
“برگرفته از ماهنامه ي ثقلين”