لقاء رضائی زاده (ضحی)

آمار

  • امروز: 23
  • دیروز: 11
  • 7 روز قبل: 91
  • 1 ماه قبل: 492
  • کل بازدیدها: 39598
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

انتخاب آيت الله خامنه اي به مقام رهبري

18 خرداد 1393 توسط رضائی زاده

از هنگامي كه خورشيد انقلاب اسلامي در آسمان اين سرزمين سرخ فام طلوع كرد، تا چهاردهم خرداد 1368 فقط 10 سال و اندي سپري شد، امّا شعاع انديشه هاي ناب و نوراني اين شمس پرفروغ تا قلب زمين و زمان پيش رفت، به گونه اي كه امروز هيچ نقطه اي از اين كره خاكي نيست كه نام خميني كبير و انقلاب سترگ او را نشنيده باشد.
انقلاب خميني با جوهره دين و مختصه هاي ظلم ستيزي، عدالت خواهي و مردم مداري همراه بود. عناصر قدرتمندي كه وقتي با فرّه مندي و رهبري كاريزماتيك اين مرد بي نظير درآميخت، توفاني سهمگين از خيزش مردمي برپا كرده و نه تنها يك دولت مستقر و مورد حمايت قدرت هاي بزرگ دنيا را از بيخ و بن بركند، بلكه مدنيّت غرب و موجوديت دنياي استكبار را نيز به چالش كشاند.
از اين رو، انقلاب اسلامي همچنان كه فرصتي براي رويش مجدّد و حيرت انگيز گلواژه هايي نظير خدا، ايمان، عدالت و معنويت، بر شاخه هاي خشكيده و ترك خورده فطرت انسان معاصر بود، تهديدي بي نظير نيز براي قدرت هاي سلطه جوي اهريمني به حساب مي آمد، چرا كه اين رويش عمومي، نويد بخش افول ايدئولوژي مادي و مرگ تمدن منحط غرب بود و اين حقيقت انقلابي است كه «ميشل فوكو»، جامعه شناس برجسته فرانسوي به زيبايي تمام از آن به «روح جهان» تعبير مي كند. به راستي اگر اين روح، دير يا زود بر تمام جغرافياي ذهن و عين اين عالم مستولي شود، آيا در آن صورت، باز هم بازوان و پنجه هايي وجود خواهند داشت تا در جهت مطامع زورمداران و استعمارگران عصر استعمار فرانو، به منافع ملت ها چنگ اندازي كنند؟ پس چه بايد كرد؟ و با چه وسيله و امكاني بايد جلوي حركت بنيادگرايي اسلام را گرفت؟
اين، يك پرسش اساسي و جدي بود كه «هيگ» وزير وقت امور خارجه آمريكا رسماً در مجلس سناي اين كشور، از نمايندگان پاسخ آن را مطالبه مي كرد و آنان را پيوسته به چاره جويي فرا مي خواند.  پرسشي كه در واقع بازتاب تشويش ها و نگراني هاي سياستمداران آن روز و امروز غرب است. پرسشي جدي كه البته پاسخي جدي تر مي طلبيد. رويارويي و مواجهه حذفي، با اعتماد بر توان برتر نظامي و نفوذ سياسي در جهان، تنها گزينه ممكني بود كه مي توانست ضمير متلاطم و آشوب زده سياستمداراني كه درك درستي از حقيقت انقلاب اسلامي و واقعيت هاي جامعه ايراني نداشتند را آرام كند. از اين رو جبهه كفر، از نخستين روزهاي تولد اين انقلاب شكوهمند با تمامي توان در برابر آن صف آرايي كرد، تا شايد بتواند اين نور را پيش از آن كه كانون توجه ساير مسلمانان و ملل آزادي خواه جهان گردد، خاموش سازد و دست كم از گسترش نفوذ آن در جهان بكاهد. «يريدون ليطفؤ نورالله بافواههم. »
جاسوسي، مهره سازي و نفوذ دادن عناصر فاسد در مراكز حساس نظام، راه انداختن عمليات هاي تروريستي و براندازانه، درگير كردن نظام نوبنياد جمهوري اسلامي با يك جنگ فرسايش گر و توانگير به مدت هشت سال و طراحي و ساماندهي چندين كودتا و عمليات نظامي و ده ها اقدام ايذايي ديگر، از جمله اقداماتي بود كه به عنايت خداوند متعال و به خاطر حقانيت اين نظام قدسي، كه حتي بيگانگان نيز تصريحاً يا تلويحاً آن را «معجزه قرن» مي خواندند؛4 هيچ يك از آنها نتوانستند جلوي درخشش و پرتوافشاني آن را بگيرند.
با وجود همه اين شكست ها و ناكامي هاي پي در پي، اما استكبار جهاني هيچ دليلي براي رهاسازي انقلاب اسلامي و تن دادن به شكست در برابر آن نمي ديد، بويژه آن كه يك نقطه بسيار اميدبخش ديگري وجود داشت كه آنان را همواره، نسبت به تحقق آرزوهايشان اميدوار نگاه مي داشت و آن چيزي جز ارتحال امام خميني اين خورشيد تابناك انقلاب اسلامي نبود.
تصويري از آن غروب دهشتناك
ارتحال امام خميني(ره) فاجعه اي بود كه دير يا زود مي بايست اتفاق مي افتاد و هيچ راهي جز تمكين و تسليم در برابر اين سنت الهي نيز وجود نداشت، همان گونه كه انقلاب الهي پيامبر اسلام(ص)، اين قدسي ترين انسان روي زمين نيز ناگزير به اين سرنوشت تلخ، تن داد.
با اين حال، نمي توان فضاي دهشتناك و يأس آلود ناشي از اين غروب فاجعه آميز را انكار كرد و هياهوي جغدان و هجوم خفاشاني كه سال ها در انتظار چنين رويدادي لحظه شماري مي كردند را نشنيده و ناديده گرفت. هجوم گاه و بيگاه اين تصور تلخ، حتي لرزه بر اندام آناني مي انداخت كه خود نماد استواري و تنديس مقاومت در سخت ترين و دلهره آورترين شرايط انقلاب بوده اند.
مقام معظم رهبري در يكي روزهاي حادثه غم انگيز ارتحال بنيان گذار انقلاب اسلامي، مي فرمايد:
«ده سال پيش كه ايشان ]امام خميني[ دچار عارضه قلبي شدند، با جمعي از دوستان - كه امروز بسياري از آنها جزء شهدا هستند و در جوار رحمت الهي آرميده اند - خود را در آن هواي سرد و برفي به قم رسانديم و آن وجود عزيز كه حيات انقلاب، مرهون او بود را به تهران آورديم، و در بيمارستان قلب بستري كرديم. روزهاي سختي گذشت و چه دلهره ها و نگراني هاي غيرقابل توصيفي را پشت سر گذاشتيم. از آن روزها تا پايان حيات ايشان دائماً نگران اين حادثه تلخ بوديم و بارها به پروردگار متعال عرض مي كرديم كه دعاي شوق انگيز امت مؤمن و مخلص ما به درگاه تو، سلامت و بقاي اين قلب تپنده است با بزرگواري خود دعاي امت ما را مستجاب كن، هر وقت تصور فقدان اين موجود عظيم و عزيز را مي كرديم، واقعاً دنيا براي همه ما بي معني و تاريك جلوه مي كرد. »
تشديد بيماري حضرت امام خميني (ره) و بستري شدن ايشان در بيمارستان قلب تهران، در سال 1358 خبرگان امت بويژه حضرت آيه الله خامنه اي و حضرت حجه الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني را واداشت تا به محض تشكيل نخستين مجلس خبرگان رهبري، در سال 1362 به فكر تعيين جانشين رهبري بيافتند و به رغم عدم پيش بيني چنين نهادي در قانون اساسي جمهوري اسلامي، اين مسئله را به طور جدي پيگيري كنند.
آقاي هاشمي رفسنجاني در تبيين دلايل اين اقدام، مي گويد:
«اصلاً ما خودمان قبلاً طراحي كرده بوديم كه جانشين امام را داشته باشيم تا خداي ناكرده اگر براي امام حادثه اي پيش بيايد، كشور دچار خلأ نشود. خوب شما كه حال امام را مي دانستيد، ما معمولاً شب ها هر وقت تلفن خانه ما زنگ مي زد، مي ترسيديم يك خبري از امام باشد، حال ايشان در آن وقت مساعد نبود، دكترها در بدن ايشان يك دستگاه فرستنده گذاشته بودند كه اگر در حمام يا دستشويي دچار مشكل شدند، افراد بيرون، از حال ايشان مطلع شوند، اين قدر تحت مراقبت بودند. بنده هم كنار منزل ايشان منزل كرده بودم كه هر وقت لازم باشد به كمك ايشان برويم، شرايط مناسبي نبود، لذا ما خيلي برايمان مهم بود كه جانشين رهبري آماده باشد كه دشمنان توطئه نكنند. »
البته با عنايت خداوند، حيات پربركت حضرت امام پس از آن حادثه، هرچند توأم با بيم و اميد تا ده سال ادامه يافت و با هدايت و سكانداري آن روح الهي، نظام اسلامي از بحران هاي بزرگ سياسي، نظامي - امنيتي و اقتصادي دهه 60 به سلامت عبور كرد، اما اين تازه آغاز يك راه طولاني، ناهموار و آميخته با انواع خطراتي بود كه تا رسيدن به آن ساحل امن فاصله زيادي داشت، بخصوص اين كه خطر جنگ همچنان باقي بود و احتمال برافروخته شدن مجدد آن به محض ارتحال امام خميني(ره) وجود داشت. در چنين شرايطي، از دست دادن امام خميني(ره) به عنوان محور و نقطه اتكاي انقلاب اسلامي، مي توانست به معناي ختم انقلاب و از دست رفتن تمام آمال و آرزوهاي ملتي باشد كه دست كم دو دهه (با توجه به مبارزات پيش از پيروزي انقلاب) براي تحقق آنها از تمام سرمايه هاي مادي و معنوي خود مايه گذاشته بودند. آري «شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين حائل»اما او مي خواست كه اين نور همچنان بر بام عزت و شرف مسلمانان، تابناك و فروزنده باقي بماند. «واللّه متمّم نور ه ولو كر ه الكافرون8

نقش خبرگان رهبري در تجديد حيات انقلاب اسلامي
اميد و تلاش دشمن براي براندازي نظام جمهوري اسلامي در پي بحران ناشي از ارتحال بنيان گذار آن، نكته اي نبود كه از نظرها پنهان بماند. در حقيقت ارزشمندترين لحظاتي كه دشمن سال ها صبر خود را در انتظار آن آزموده و عمر خويش را فرسوده بود، اينك به بار نشسته بود. فقدان رهبري، همراه با شرايط مبهم و ناپايدار امنيتي در مرزها، وضعيت آسيب پذير امنيت داخلي و نيز شوك شديد وارد بر مردم، همگي شرايط مساعدي را براي آغاز تحريكات و تحركات خباثت آلود دشمن مهيا كرده بود، امّا تصميم غافلگيركننده خبرگان امت در انتخاب سريع و شايسته رهبر بعدي به يك باره تمام اين معادلات را به هم ريخت و رهروان امام از فرداي آن واقعه، در پرتو رهبري الهي و حكيمانه امامي ديگر، به راه خود ادامه دادند و اين بحران بزرگ و خطرات ناشي از آن را نيز با هوشياري و بردباري از سر گذراندند.
با انتخاب حضرت آيه الله خامنه اي به رهبري امت اسلامي، كه با هدايت خداوند و هوشياري خبرگان امت صورت گرفته بود، فصل جديدي از حيات پربركت انقلاب اسلامي، آن هم در پهنه اي وسيع تر رقم خورد و خورشيد انقلاب اسلامي كه با غروب خود، پرده اي ازغم بر دل هاي تازه حيات يافته اين امت افكنده بود، با عنايت الهي بازگشت تا افق اين سرزمين را دگر بار به اشراق خود روشن سازد. از اين رو اگر انتخاب حضرت آيه الله خامنه اي را به رهبري امت اسلامي ايران، ردّ الشمس انقلاب و تجديد حيات انقلاب اسلامي بناميم، سخن به گزاف نگفته ايم.
مروري بر چگونگي انتخاب آيه الله خامنه اي به رهبري انقلاب
در قانون اساسي مصوب 1358 مرجعيت يكي از اصلي ترين شروط رهبري به شمار مي رفت. در جريان بازنگري قانون اساسي در سال 1368 امام خميني(ره) با ارسال نامه اي به حضرت آيه الله مشكيني، رئيس مجمع بازنگري قانون اساسي، نظر صريح خود، مبني بر حذف شرط مرجعيت از مجموع شروط رهبري را اعلام فرمودند. در اين نامه آمده بود:
«. . . خواسته بوديد نظرم را در مورد متمم قانون اساسي بيان كنم. هرگونه آقايان صلاح دانستند عمل كنند، من دخالتي نمي كنم. فقط در مورد رهبري، ما كه نمي توانيم نظام اسلاميمان را بدون سرپرست رها كنيم. بايد فردي را انتخاب كنيم كه از حيثيت اسلاميمان در جهان سياست و نيرنگ دفاع كند.
من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم كه شرط مرجعيت لازم نيست. مجتهد عادل مورد تأييد خبرگان محترم سراسر كشور كفايت مي كند. اگر مردم به خبرگان رأي دادند تا مجتهد عادلي را براي رهبري حكومتشان تعيين كنند، وقتي آن ها هم فردي را تعيين كردند تا رهبري را به عهده بگيرد، قهري او مورد قبول مردم است. در اين صورت او ولي ّ منتخب مردم مي شود و حكمش نافذ است. در اصل قانون اساسي، من اين را مي گفتم، ولي دوستان در شرط مرجعيت پافشاري كردند من هم قبول كردم. من در آن هنگام مي دانستم كه اين در آينده نه چندان دور، قابل پياده شدن نيست. توفيق آقايان را از درگاه خداوند متعال خواستارم. »
امام نه تنها مرجعيت را به عنوان شرط رهبري نپذيرفتند، بلكه حتي حاضر به پذيرش آن به عنوان يك اولويت نيز نشدند. آيه الله اميني، نايب رئيس مجلس خبرگان رهبري در اين باره مي گويد:
«به دنبال آن ]دستور امام براي حذف شرط مرجعيت[ ما بحث هاي مفصلي انجام داديم و افرادي موافق اين شرط و عده اي هم مخالف آن بودند، تا اين كه قبل از ارتحال امام و زماني كه ايشان به بيمارستان منتقل نشده بودند، اين جانب و آيه الله موسوي اردبيلي كه رئيس كميسيون ولايت فقيه شوراي بازنگري بودند، به اتفاق مرحوم حاج احمد آقا، خدمت امام رسيديم و عرض كرديم، اجازه بدهيد مرجعيت به عنوان يك اولويت در قانون باشد ولو اين كه شرط رهبري نباشد، امام راحل (ره) تأملي كردند و فرمودند: نه، زيرا نه دليلي داريم كه رهبر بايد مرجع باشد و نه صلاح نظام است. آنچه ما داريم اين است كه ولي فقيه بايد مجتهد و فقيه جامع الشرايط باشد».
از طرفي در اصل مذكور، پيش بيني شوراي رهبري نيز شده بود. اصل يكصد و هفتم قانون اساسي، مجلس خبرگان را مكلّف مي كرد تا در صورت نيافتن مرجعي داراي ويژگي ها و برجستگي هاي خاص براي رهبري، از ميان مراجع سه يا پنج مرجع واجد شرايط رهبري را به عنوان اعضاي شوراي رهبري، تعيين و به مردم معرفي كنند.
تشكيل اجلاس اضطراري
هنوز كار بازنگري قانون اساسي به اتمام نرسيده بود كه بنيان گذار انقلاب اسلامي نداي حق را لبيك گفته و جهان اسلام را با مرگ خود داغدار فرمودند. پس از ارتحال امام خميني(ره)، در شامگاه سيزدهم خرداد 1368، مجلس خبرگان رهبري با تشكيل يك اجلاس اضطراري در همان شب، مسأله تعيين رهبر يا اعضاي شوراي رهبري را به بحث گذاشت. از آنجا كه كار بازنگري و اصلاح قانون اساسي همچنان در جريان و اعتبار قانون اساسي مصوب سال 1358 نيز به قوت خود باقي بود، مي بايست ساز و كاري درباره رهبري، در چارچوب همان اصول اتخاذ گردد، لكن در خصوص شرط مرجعيت، مجلس خبرگان، براساس نامه حضرت امام به آيه الله مشكيني، در اولين اقدام، اين شرط را از ميان برداشت و به همان اجتهاد مطلق بسنده كرد.
مرحله تعيين مصداق
به اين ترتيب مرحله اي دشوارتر كه تعيين مصداق بود، پيش روي خبرگان قرار گرفت. در اين مرحله تعدادي از نمايندگان مجلس خبرگان، برخي از مراجع عظام تقليد را پيشنهاد كردند كه به دليل حساسيت موضوع رهبري، دشواري ها و پيچيدگي هاي عالم سياست، آن هم در جهان پيچيده كنوني، با استقبال خبرگان روبرو نشد .
از آنجا كه در بحث شوراي رهبري، يكي از شخصيت هاي مورد توجه خبرگان، شخص حضرت آيه الله خامنه اي بود، در اين مرحله نيز با هدايت الهي، قلب ها به سوي ايشان معطوف و پيشنهاد رهبري ايشان، مطرح گرديد كه به رغم مخالفت صريح و شديد معظم له، اين پيشنهاد به رأي گذاشته شد كه در نتيجه آن، حضرت آيه الله خامنه اي با اكثريت قاطع خبرگان امّت، به زعامت و رهبري انقلاب پس از امام خميني(ره) برگزيده شدند.
مقام معظم رهبري، نحوه اين انتخاب تاريخي و وضعيت روحي خود در آن شرايط حساس را چنين تشريح مي كنند:
در آن لحظه به خدا پناه بردم
«آنچه كه در خصوص تعيين رهبر واقع شد و بار اين مسئوليت، بر دوش بنده كوچك ضعيف حقير گذاشته شد؛ براي خود من حتي يك لحظه و يك آن از آنات گذشته زندگي، متوقع و منتظر نبود. اگر كسي تصوّر كند كه در طول دوران مبارزه و بعدها در طول دوران انقلاب و مسئوليت رياست قوه اجرايي، حتي يك لحظه در ذهن خودم خطور مي دادم كه اين مسئوليت به من متوجه خواهد شد، قطعاً اشتباه كرده است. من هميشه خودم را نه فقط از اين منصب بسيار خطير و مهم، بلكه حتي از مناصبي كه به مراتب پايين تر از اين منصب بوده است - مثل رياست جمهوري و ديگر مسئوليت هايي كه در طول انقلاب داشتم - كوچك تر مي دانستم…
البته در آن ساعات بسيار حساسي كه سخت ترين ساعات عمرمان را گذرانديم و خدا مي داند كه در آن شب شنبه و صبح شنبه چه بر ما گذشت؛ برادرها از روي مسئوليت و احساس وظيفه، با فشردگي تمام، فكر و تلاش مي كردند كه چگونه قضايا را جمع و جور كنند، مكرر از من به عنوان عضو شوراي رهبري اسم مي آوردند، كه البته در ذهن خودم آن را رد مي كردم؛ اگر چه به نحو يك احتمال، برايم مطرح مي شد كه شايد واقعاً اين مسئوليت را به من متوجه كنند.
در همان موقع، به خدا پناه بردم و روز شنبه، قبل از تشكيل مجلس خبرگان با تضرع و توجه و التماس، به خداي متعال عرض كردم: پروردگارا! تو كه مدبّر و مقدر امور هستي؛ چون ممكن است به عنوان عضوي از مجموعه شوراي رهبري، اين مسئوليت متوجه من شود؛ خواهش مي كنم اگر اين كار ممكن است اندكي براي دين و آخرت من زيان داشته باشد، طوري ترتيب كار را بده كه چنين وضعيتي پيش نيايد. واقعاً از ته دل مي خواستم كه اين مسئوليت متوجه من نشود.
هر چه تلاش كردم نتيجه نداد
بالاخره در مجلس خبرگان، بحث هايي پيش آمد و حرف هايي زده شد كه نهايتاً به اين انتخاب منتهي شد. در همان مجلس، كوشش و تلاش و استدلال و بحث كردم تا اين كار انجام نگيرد؛ ولي انجام گرفت و اين مرحله گذشت.
من، همين الان خودم را يك طلبه معمولي و بدون برجستگي و امتيازي خاص مي دانم؛ نه فقط براي اين شغل با عظمت و مسئوليت بزرگ، بلكه - همان طور كه صادقانه گفتم - براي مسئوليت هاي به مراتب كوچك تر از آن، مثل رياست جمهوري و كارهاي ديگري كه در طول اين ده سال داشتم؛ امّا حالا كه اين بار را روي دوش من گذاشتند، با قوّت خواهم گرفت؛ آنچنان كه خداي متعال به پيامبرانش توصيه فرمود: «خذها بقوه » براي اين مسئوليت، از خدا استمداد كردم و باز هم استمداد مي كنم و هر لحظه و هر آن، در حال استمداد از پروردگار هستم تا بتوانم اين مسئوليت را در حد وسع خود - كه تكليف هم بيش از وسع نيست - با قدرت و قوت و حفظ شأن والاي اين مقام، حفظ كنم و انجام بدهم. اين، تكليف من است كه اميدوارم ان شاءالله مشمول لطف و ترحم الهي و دعاي ولي عصر(عج) و مؤمنان صالح باشم. »12
هر چه اصرار كردم قبول نكردند
مقام معظم رهبري چند سال بعد به مناسبتي با اشاره به اين موضوع، مي فرمايد:
«بعد از رحلت امام (ره)، در آن روز اول كه در مجلس خبرگان شركت كردند، بنده هم عضو مجلس خبرگان بودم و بالاخره اسم اين بنده حقير به ميان آمد و بحث كردند چه كسي را انتخاب كنيم و اتفاق كردند بر اين كه اين موجود حقير ضعيف را به اين منصب خطير انتخاب بكنند. من فعاليت كردم. مخالفت جدي كردم، نه اين كه مي خواستم تعارف بكنم، خدا خودش مي داند كه در دل من، در آن لحظات چه مي گذشت.
رفتم آنجا ايستادم و گفتم: آقايان صبر كنيد، اجازه بدهيد! - اين ها همه ضبط شده و موجود است، هم تصوير و هم صداي آن هست - شروع كردم به استدلال كه من را براي اين مقام انتخاب نكنيد. هر چه اصرار كردم، قبول نكردند. هر چه من استدلال كردم، آقايان مجتهدين و فضلايي كه در آنجا بودند، استدلال هاي مرا جواب دادند. من قاطع بودم كه قبول نكنم؛ ولي بعد ديدم چاره اي نيست. چرا چاره اي نبود؟ زيرا به گفته افرادي كه من به آنها اطمينان دارم، اين واجب، در من متعين شده بود؛ يعني اگر من اين بار را برنمي داشتم، اين بار زمين مي ماند. اين بود كه گفتم: قبول مي كنم. چون ديديم بار بر زمين مي ماند، براي اين كه بار بر زمين نماند، آن را برداشتم. اگر كس ديگري آنجا بود يا من مي شناختم كه ممكن بود اين بار را بردارد و ديگران هم او را قبول مي كردند، يقيناً من قبول نمي كردم كه اين بار را بردارم. بعد هم گفتم: پروردگارا! توكل بر تو و خدا هم تا امروز كمك كرد. »
ملاك هاي اين انتخاب تاريخي
مهم ترين ملاك هاي مجلس خبرگان رهبري براي اين تصميم خطير، عبارت بودند از:
.1 صلاحيت علمي لازم معظم له براي افتأ در تمامي ابواب
.2 عدالت و تقواي لازم براي رهبري امت اسلام،
.3 بينش عميق سياسي، شجاعت، تدبير، توان مديريتي بالا و يك دهه تجربه بسيار ارزشمند در سطوح بالاي مديريتي كه 8 سال رياست جمهوري در سخت ترين شرايط جنگي، از جمله آنها بود.
افزون بر همه اينها، نظر صريح و بي پرده بنيان گذار انقلاب اسلامي نسبت به صلاحيت كامل معظم له براي تصدي امر رهبري كه با شهادت تعدادي از افراد امين و مورد اعتماد امام به اثبات رسيده بود، خبرگان را در اين تصميم دلگرم تر نمود. در همان جلسه بود كه حضرت آيه الله موسوي اردبيلي، رياست قوه قضائيه، حاج سيد احمد آقا خميني؛ و نيز حجه الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني كه همگي از ياران نزديك و امين امام راحل بودند، شهادت دادند كه بارها از زبان امام جملاتي را شنيدند كه صراحت در صلاحيت حضرت آيه الله خامنه اي براي رهبري داشت.
آقاي هاشمي رفسنجاني در يكي از سخنان خود، با اشاره به نخستين جلسه اي كه براي حل مشكل قائم مقام رهبري در محضر امام برگزار شده بود و در آن جلسه سران سه قوه و حاج احمد آقا خميني؛ و آقاي مهندس ميرحسين موسوي (نخست وزير وقت) هم حضور داشتند، مي گويد:
«رهبري آيه الله خامنه اي را اولين بار امام مطرح فرمودند، در حالي كه هيچ كدام از ما اساساً تصوري از اين موضوع نداشتيم. »
ايشان همچنين اضافه مي كند:
مسأله دوم ما اين بود كه كسي را ]براي رهبري بعد از امام[ نداشتيم. يكي از بحث ها، همان جا همين بود كه در آن جلسه ما گفتيم كه خوب چه كسي؟ ما كه آقايان را مي شناسيم، ما كه علمأ را مي شناسيم، ما كه همكارانمان را مي شناسيم، چنين چيزي نمي شود. در آن جلسه بود كه ايشان (امام خميني ره) فرمودند: «همين آقاي خامنه اي» به هر حال اولين بار امام فرمودند، ما اصلاً چنين تصوري نداشتيم، براي ما كه غيرمنتظره بود و براي شخص رهبري هم اصلاً شوك آور بود. »
همچنين، مرحوم حجه الاسلام والمسلمين حاج احمد آقا خميني؛ يار و امين امام راحل (ره)، در حضور خبرگان ملت فرمود: وقتي حضرت آيه الله خامنه اي در سفر به كره شمالي بودند، امام گزارش هاي آن سفر را از تلويزيون مي ديدند، آن منظره ديدار از كره، استقبال مردم يا سخنراني ها و مذاكرات ايشان در آن سفر خيلي برايشان جالب بود و فرموده بودند: «الحق كه ايشان شايستگي رهبري را دارند. » او همچنين در يكي از سخنان خود، خطاب به مقام معظم رهبري فرمودند:
«حضرت امام بارها از جناب عالي به عنوان مجتهدي مسلم و بهترين فرد براي رهبري نام بردند. »
خانم زهرا مصطفوي، صبيّه حضرت امام خميني نيز مي گويد:
«من مدت ها قبل از بركناري قائم مقام رهبري، شخصاً از محضر امام درباره رهبري پرسيدم و ايشان از آيه الله خامنه اي نام بردند و پرسيدم كه آيا شرايط مرجعيت و اعلميت در رهبري لازم نيست و ايشان نفي كردند و از مراتب علمي ايشان پرسيدم و صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادي را كه براي ولي فقيه لازم است، دارد. »
پس از انتخاب حضرت آيه الله خامنه اي به رهبري امت اسلامي، استقبال بي نظيري از سوي شخصيت ها، علماي مذهبي و سياسي و نيز تشكل ها و احزاب صورت گرفت. صداي زنگ كاروان هايي كه از دور و نزديك خود را به جماران مي رساندند تا با جانشين آن يار سفركرده بيعت نمايند، تا ماه ها پس از رحلت امام (ره) همچنان به گوش مي رسيد. پيام هاي تبريك مراجع عظام و شخصيت هاي طراز اوّل علمي و سياسي و نيز احزاب و گروه ها يادآور صحنه هاي پرشور و هيجاني بود كه در غدير، نقشي ماندگار از خاطره ها بر جاي گذاشت.

 2 نظر

فضائل ماه رجب و لیلة الرغائب

07 اردیبهشت 1393 توسط رضائی زاده


هفتمین ماه از سال هجری قمری رجب نام دارد که نباید فضیلت آن را به بوته فراموشی سپرد زیرا در میان ماههای دوازده ‏گانه تنها و بدون ائتلاف با ماههای دیگر از حرمت و قداست ‏برخوردار می ‏باشد، در واقع چهار ماه در قرآن کریم با تعبیر «حرم‏» یعنی برخوردار از حرمت ‏یاد شده است که یکی از آنها فرد است که رجب نام دارد و در آن قتال و کشتار حرام می ‏باشد.

رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده ‏اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت‏ به پایه آن نمی ‏رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می‏گردد .»

امام هفتم (علیه السّلام) فرموده ‏اند: رجب نام نهری است در بهشت که از شیر، سفیدتر و از عسل، شیرین‏تر است; هر کس یک روز از آن را روزه بدارد خداوند از آن نهر به او بیاشامد.


از امام صادق (علیه السّلام) نقل شده که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: رجب ماه استغفار امت من است، پس در این ماه طلب آمرزش کنید که خداوند آمرزنده و مهربان است و رجب را «اصب‏» می‏گویند زیرا که رحمت ‏خداوند در این ماه بر امت من بسیار ریخته می‏شود پس بسیار بگوئید استغفر الله و اسئله التوبة.

در حدیث است که حضرت نوح(علیه السّلام) روز اول این ماه سوار بر کشتی شد و نجات یافت و فرمودند: کسانی که با او هستند روزه بدارند و هر که این روز را روزه بدارد آتش عذاب یک سال از او دور می ‏شود و نیز طبق سخن حضرت صادق(علیه السّلام) خواندن زیارت امام حسین(علیه السّلام) در روز اول این ماه مستحب و تأکید شده است.

پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: رجب برای امّت من ماه استغفار است پس در این ماه به محضر پروردگار از گناهان خویش پوزش طلبید که خداوند بخشنده‏ ای مهربان است.

امام صادق(علیه السّلام) فرمود: روزه بیست و هفتم رجب را از دست مده که آن روزی است که مقام نبوّت به محمّد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) داده شد و ثواب آن برای شما به اندازه ثواب شصت ماه است.

ماه رجب، به دلیل برخورداری از مزایای گوناگون و توجه به ابعاد معنوی آن، نام‏های دیگری نیز دارد؛ نام‏هایی مثل ماه آمرزش خواهی (شهرُ الاستغفار)؛ ماه تک (رَجَبُ الفَرد) به دلیل تنها واقع شدن و جدا شدن آن از سایر ماه‏های حرام؛ سرشار (رَجَبُ الاَصَبّ) به دلیل نزول سرشار رحمت الهی؛ ماه امیرمؤمنان (شهرُ امیرِالمؤمنین)، ریسمان الهی و اَصَمْ یعنی برخوردار از فضیلت‏های بسیار.لیلة الرغائب ( شب آرزوها )

از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر می‏شود.

رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دست‏یابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتاب‏های دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده‏ اند که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می‏ گوید: ای دوست من مژده می ‏دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار می‏گوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ‏ای ندیدم و سخنی شیرین‏تر از کلام تو نشنیده ‏ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ می‏گوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده‏ ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.

کیفیت اعمال لیلة الرغائب

روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر” اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله” گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر “سبوح قدوس رب الملائكة والروح” گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر “رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم” گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر “سبوح قدوس رب الملائكة والروح” گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد

سیزدهم ماه رجب و اعمال اعتکاف

از جمله فضیلت ماه رجب آن است که ایام البیض در آن واقع شده یعنی روز سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم و اعتکاف برای خدا و روزه ‏داری، در آموزه‏ های دینی بر آن تأکید و سفارش شده است.

و نیز ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) در روز سیزدهم همین ماه واقع شده.

اعمال ام داوود

یکی از عبادتها و دعاهای معروف که در ماه رجب به انجام آن تأکید شده، اعمال ام‏ داوود است. در کتب حدیث نقل شده، جوانی در عراق که اهل معرفت بود به دست منصور دوانیقی به مدت طولانی در زندان او گرفتار شده بود که نامش داوود بود. مادرش تاب و توان خود را در فراق پسر از دست داده بود، روزی به خدمت امام صادق(علیه السّلام) رفت و داستان را نقل کرد و از آن حضرت چاره‏ جویی نمود. حضرت فرمود: آیا می‏دانی این ماه، ماه رجب است و دعا در آن زود به اجابت می‏رسد آنچه را که می‏گویم دقیقاً انجام ده تا فرزندت از زندان رهایی یابد.

ابتدا سه روز، سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم رجب را روزه ‏بدار و روز پانزدهم هنگام ظهر غسل کن و 8 رکعت نماز به جا بیاور. (کیفیت نماز در مفاتیح الجنان ذکر شده به آن مراجعه کنید). همین که نماز را خواند پس از مدّت کمی پسرش آزاد شد پس از آن ام داوود خدمت امام صادق(علیه السّلام) رسید و پس از عرض سلام خبر رهایی پسرش را به او رساند. امام صادق(علیه السّلام) فرمود: منصور دوانیقی در یکی از شب‏ها جدّم علی بن ابی طالب (علیه السّلام) را در خواب دید که به او هشدار داد: هرچه زودتر فرزندم داوود را آزاد کن و گرنه تو را در آتش می ‏اندازم. منصور هنگامی که آتش را در مقابل خود دید دستور داد که داوود را آزاد کنند.

بیست و هفتم ماه رجب

روز بیست و هفتم ماه رجب روز مبعوث شدن پیامبر اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به رسالت و پیامبری است و روزه گرفتن در این روز مستحب و ثواب ویژه دارد برای هر کدام از این شب‏ها اعمال مخصوصی ذکر شده است.

 نظر دهید »

شن ها معجزه ي حضرت علي بن موسي الرضا

06 اردیبهشت 1393 توسط رضائی زاده

عكس هايي از طوفان شن و شكست حمله ي نظامي آمريكا به صحراي طبس در 5 ارديبهشت سال 59

 نظر دهید »

پیامکهایی به مناسبت تقارن عید نوروز و فاطمیه

26 اسفند 1392 توسط رضائی زاده

در دو عالم جلال ما زهراست

رمز تغییر حال ما زهراست

عيد با فاطمیه می آید

ذکر تحویل سال ما زهراست

——————————————

این عيد به نور فاطمیه زیباست

روزی تمام سال من با زهراست

با بردن نام فاطمه (س) فهمیدم

سالی که نکوست از بهارش پیداست

———————————————
عيد امسال پر از بوی گل یاس شده

و پر از خاطره ی گندم دستاس شده

همه شهر گواهند که با بوی بهار

عطر یک خانه ی آتش زده احساس شده

چینش سفره امسال تفاوت دارد

سین هر سفره سلامیست که بر یاس شده

روضه ی چادر خاکی همه جا پیچیده

سیب ها طعم خوش کوثر و اخلاص شده

جان گلهای جهان پیشکش یاسی که

زخمی سیلی با د و ستم داس شده

——————————————-

سال خود با اشک بر زهرا بیا آغاز کن

تا ابد درهای رحمت را به رویت باز کن

———————————————

حافظ گشوده ام و چه زیباست فال تو

حتما قشنگ می شود امسال حال تو

عيد با فاطمیه می آید

ذکر یا فاطمه ست ذکر امسال تو

——————————————-

جان دو جهان فدای تو یا زهرا

برگوش رسد نوای تو یا زهرا

تنها سین مبارک امسال است

سینه زنی برای تو یا زهرا

——————————————

امسال نوبهار شروعش به ماتم است

زیرا كه قلب عالم امکان پر از غم است

باید که پاس حرمت زهرا نگاه داشت

سالی که فاطمیه و نوروز توأم است

——————————————
منم در سفره دارم هفت سین را

ولی توأم شده با داغ زهرا

بود سین نخستین سیلی کین

به روی مادرم با دست سنگین

ببین بر سفره سین دومم را

که سویی نیست در چشمان زهرا

بگویم سین سوم تا بسوزی

که مادر سوخت بین کینه توزی

از این ماتم دل حیدر غمین است

که سین چهارمم سقط جنین است

به روی سفره سین پنجم این است

سر سجاده اش زینب حزین است

شده سفره پر از اشک شبانه

ششم سین، مانده سوت و کور خانه

چه گویم شیعیان از سین آخر

بود آن سینه ی مجروح مادر…

——————————————

بر دشمن و دوست اعتبارش پیداست

در سینه عاشقان مزارش پیداست

نوروز بر سر سفره زهرا هستیم

سالی که نیکوست از بهارش پیداست

———————————————-

.شاخه ای از گل یاس میهمان سفره هفت سین امسال است تا که یادی از یادگار رسول خدا را زنده کند

——————————————————————————————-

.بهار امسال، اشک ها و لبخندها در هم آمیخته اند. اشکهای بهاری تقدیم به شما یا حضرت زهرا(س)



 نظر دهید »

تقارن نوروز93 با ايام فاطميه

21 اسفند 1392 توسط رضائی زاده

اين نوروز به  نور فاطميه  زيباست / روزي   تمام  سال   من  با  زهراست

با  بردن نام  فاطمه (س) فهميدم / سالي كه نكوست از بهارش پيداست

نوروز امسال با ايام فاطميه متقارن است يادمان باشد كه آقايمان امام زمان (عج) عزادار مادرشان زهرا (س) هستند.

آغاز سال جديد بدون حرمت شكني ايام فاطميه هم ممكن است .

سنتهاي زيباي نوروز را بدون هتك حرمت ايام شهادت بي بي دو عالم به جا آوريم.


 نظر دهید »

تسليت

19 دی 1391 توسط رضائی زاده

شهادت جانسوز پيامبر عظيم الشأن اسلام حضرت محمد(ص) و سبط اكبر ايشان حضرت امام حسن مجتبي(ع) تسليت باد.

 نظر دهید »

اربعين

05 دی 1391 توسط رضائی زاده

 نظر دهید »

روز قدس

25 مرداد 1391 توسط رضائی زاده

روز قدس در كلام امام خميني(ره)

مسئله ي قدس يك مسئله ي شخصي نيست، و يك مسئله ي مخصوص به يك كشور و يا يك مسئله ي مخصوص به مسلمين جهان در عصر حاضر نيست، بلكه حادثه اي است براي موحدين جهان و مؤمنان اعصار گذشته و حال و آينده، از روزي كه مسجدالاقصي پي ريزي شد تا آنگاه كه اين سياره در نظام هستي در گردش است. و چه دردناك است براي مسلمانان جهان در عصر حاضر كه با داشتن آن همه امكانات مادي و معنوي، در مرئي و منظر آنان به پيشگاه خداوند متعال و رسولان عالي قدرش اينچنين جسارت واقع شود، آن هم از يك مشت اوباش جنايتكار. و چه ننگ است براي دولت هاي اسلامي كه با در دست داشتن شريان حياتي ابرقدرت هاي جهان بنشينند و تماشاگر باشند كه امريكا ابرجنايتكار تاريخ، يك عنصر فاسد بي ارزش را در مقابل آنان علم كند و با عده اي ناچيز عبادتگاه مقدس و قبله گاه اول آنان را از آنان غصب نموده و با كمال وقاحت در مقابل همه ي آنان قدرت نمايي كند. و چه شرم آور است سكوت در مقابل اين فاجعه ي بزرگ تاريخ. و چه زيبا بود كه بلندگوهاي مسجدالاقضي از همان روز كه اسرائيل اين عنصر خبيث دست به كار اين جنايت عظيم شده بود، به صدا در مي آمدند. اكنون كه مسلمانان انقلابي و شجاع فلسطين با همتي عالي و با آواي الهي از معراجگاه رسول ختمي(ص) خروش برآورده و مسلمانان را به قيام و وحدت دعوت نموده اند و در مقابل كفر جهاني نهضت نموده اند، با كدام عذر در مقابل خداوند قادر و وجدان بيدار انساني مي توان در اين امر اسلامي بي تفاوت بود؟ اكنون كه خون جوانان عزيز فلسطين ديوارهاي مسجد قدس را رنگين كرده است و در مقابل مطالبه ي حق مشروعشان از مشتي دغلباز، با مسلسل جواب شنيده اند، براي مسلمانان غيرت مند عار نيست كه به نداي مظلومانه ي آنان جواب ندهند و همدردي خود را با آنان اظهار نكنند؟ باشد كه فرياد همدردي آنان دولت ها را بيدار كند كه قدرت عظيم اسلامي استفاده كرده و دست آمريكاي جهانخوار، اين جنايتكار تاريخ را كه از آن طرف درياها به پشتيباني ستمگران، دست پليد اسرائيل را مي فشارد قطع كنند و خود و ملت هاي مظلوم جهان را نجات دهند.

روز قدس در كلام امام خامنه اي(مدظله)

روز قدس يكي از برجسته ترين يادگارهاي امام عزيز ماست؛ نشانه ي دلبستگي انقلاب و دلبستگي ملت ما به ماجراي قدس شريف و ماجراي فلسطين است. به بركت روز قدس، اين نام را ما توانستيم هر سال در دنيا زنده نگه داريم. خيلي از حكومت ها و خيلي از سياست ها مي خواستند، مايل بودند، تلاش كردند، پول خرج كردند كه مسئله ي فلسطين فراموش شود. اگر تلاش جمهوري اسلامي نبود، اگر ايستادگي جمهوري اسلامي با تمام قوا در مقابل اين سياست خباثت آلود نبود، بعيد نبود كه بتوانند مسئله ي فلسطين را به تدريج به زاويه بكشانند؛ اصلاً فراموش كنند. الآن هم خود دستگاه استكبار و خود صهيونيست هاي خبيث معترفند، معتقدند و ناراحتند از اين كه جمهوري اسلامي پرچم فلسطين را برافراشته است و نمي گذارد كه با سازش كاري هايي كه مي خواهند انجام بدهند،مسئله ي فلسطين را از دور خارج كنند. روز قدس، روز زنده كردن اين ياد و اين نام است. امسال هم به توفيق الهي، به هدايت الهي، ملت عظيم ما در تهران و در همه ي شهرستان ها روز قدس را گرامي خواهند داشت، راهپيمايي خواهند كرد. در كشورهاي ديگر هم بسياري از مسلمانان در روز قدس از ملت ايران تبعيت مي كنند. روز قدس، روز متعلق به مسئله ي قدس است و ضمناً مظهر وحدت ملت ايران است.آن وقتي ملت ايران مي تواند پرچم قدس را با افتخار بلند كند كه يكپارچه باشد. در طول اين سال ها سعي كردند اين را هم به هم بزنند، اما به حمدالله نتوانستند؛ انشاالله بعداً هم نخواهند توانست. به اميد روزي كه مردم ايران همراه با همه ي مسلمانان جهان آزادي قدس شريف را جشن بگيرند.

 2 نظر

شهادت مولي الموحدين

18 مرداد 1391 توسط رضائی زاده

مرد غريب


يك مرد غريب و اينهمه سوز و گداز                با چاه كند، زمزمه و راز و نياز


فرياد  برون  آيد اگر از دلِ  چاه گويد               كه غريب مانده گنجينه ي راز

 

سروده: محمّدرضا رضائي زاده (معمار)

 نظر دهید »

شهادت مولي الموحدين

18 مرداد 1391 توسط رضائی زاده

 


شهادت مولي الموحدين، امام راستين، محور عدل و عبادت علي ابن ابي طالب(ع) بر تمام شيعيان تسليت باد.

الا اي مسجد كوفه

اَلا    اي    مسجدِ  كوفه   چرا  مولا   نمي آيد      چه  شد  ديگر  خدايا غمگسارِِ ما نمي آيد


درونِ  مسجدِ  كوفه  همه جمعند  و مي گويند     به  آه  و   ناله  و  زاري،  چرا مولا نمي آيد


گشا سجاده، اي قنبر در اين محرابِ غرق خون    نِگر  سجّاده   خونين   و  چرا مولا نمي آيد


فضاي  مسجدِ كوفه  پر از  غم  گشته اي يارب    براي     خواندنِ     قرآن،  چرا مولا نمي آيد


ندايِ  قَدْ قُتِلْ  آمد   به   سوي   مسجدِ   كوفه    كه شد مقتولِ تيغِ  كين، چرا مولا نمي آيد


يتيمي  سر  به بستر  زار مي گريد كه اي مادر    به   ديدارِِ   منِ  غمگين، چرا مولا نمي آيد


شَبَسْتُ و  از  خرابه  ناله ي  جانسوز مي آيد    كه شب از نيمه بُگذشت وچرا مولا نمي آيد


بِنال  از سوزِ دل (معمار) و برگو با دو صد افغان    كه  شد عباس  بي  بابا، چرا مولا نمي آيد


علي  در  بسترِ  مرگست  و زينب زار مي نالد   حسن گريان،حسين نالان،چرا مولا نمي آيد


سروده: محمّدرضا رضائي زاده (معمار)

 

 نظر دهید »

امام حسن (ع)

12 مرداد 1391 توسط رضائی زاده

ميلاد سبط اكبر رسول(ص) ، امام مجتبي(ع) مبارك باد


مشهور آن است كه ولادت حضرت امام حسن(ع) در شب سه شنبه نيمه ي ماه مبارك رمضان سال سوم هجرت واقع شد و بعضي سال دوم گفته اند.
اسم شريف ان حضرت حسن بود و در توريه شَبَّر است زيرا كه شبر در لغت عبري حسن است و نام پسر بزرگ هارون نيز شبر بود. كنيّت آن حضرت ابو محمّد است، و القاب آن بزرگوار: سيّد و سبط و امين و حجّت و برّ و نقيّ و زكيّ و مجتبي و زاهد وارد شده است.
ابن بابويه به سند هاي معتبر از حضرت امام زين العابدين(ع) روايت كرده است: كه چون امام حسن(ع) متولد شد حضرت فاطمه(س) به حضرت امير(ع) گفت كه او را نامي بگذارد.علي(ع) گفت سبقت نمي گيرم در نام او بر حضرت رسالت(ص). پس او را در جامه ي زردي پيچيدند به خدمت حضرت رسول(ص) آوردند آن حضرت فرمود مگر من شما را نهي نكردم كه او را در جامه ي زرد نپيچيد، پس آن جامه ي زرد را انداخت و ان حضرت را در جامه ي سفيدي پيچيد.
و به روايت ديگر زبان خود را در دهان آن حضرت كرد و زبان آن حضرت را ميمكيد پس از اميرالمؤمنين پرسيد كه آيا او را نامي گذاشته اي؟ آن حضرت فرمود كه بر تو سبقت نخواهم گرفت در نام، حضرت رسول(ص) فرمود كه من نيز سبقت بر پروردگار خود نمي گيرم پس حقتعالي امر كرد به جبرئيل كه از براي محمد(ص) پسري متولد شده است برو به سوي زمين سلام مرا به او برسان و تهنيت و مبارك باد بگو و بگو كه علي نسبت به تو به منزله ي هارون است به موسي پس او را مسمّي كن به اسم پسر هارون. پس جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و آن حضرت را مبارك باد گفت و گفت كه حقتعالي فرموده كه اين مولود را به اسم پسر هارون نام كن. حضرت فرمود كه اسم او چه بوده؟ جبرئيل گفت كه اسم او شبَّر بوده است. آن حضرت فرمود كه لغت من عربي است. جبرئيل گفت او را حسن نام كن. پس او را حسن نام نهاد .
شيخ جليل عليّ بن عيسي اربلي(ره) در كشف الغمّه روايت كرده است كه رنگ مبارك جناب امام حسن(ع) سرخ و سفيد بود و ديده هاي مباركش گشاده و بسيار سياه بود و خدّ مباركش هموار بود و برآمده نبود و خطّ موي باريكي در ميان شكم آن حضرت بود و ريش مباركش انبوه بود و موي سر خود را بلند مي گذاشت و گردن آن حضرت در نور و صفا مانند نقره ي صيقل زده بود و سرهاي استخوان آن حضرت درشت بود و ميان دوش هايش گشاده بود و ميانه بالا بود و از همه ي مردم خوش روتر بود و خضاب به سياهي مي كرد و موهايش مجعّد بود و بدن شريفش در نهايت لطافت بود.
حضرت علي(ع) روايت كرده است امام حسن(ع) از سر تا به سينه به حضرت رسالت شبيه تر بود از ساير مردم بود و جناب امام حسين(ع) در ساير بدن به آن حضرت شبيه تر بود.

برگرفته از: منتهي الآ مال تأليف حاج شيخ عباس قمي


 1 نظر

گزيده اي از نماز هاي ماه مبارك رمضان

30 تیر 1391 توسط رضائی زاده

گزيده اي از نماز هاي ماه مبارك رمضان

نماز شب اول: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد پانزده مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب دوم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره ي قدر.

نماز شب سوم: ده ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب چهارم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره ي قدر.

نماز شب پنجم: دو ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره ي توحيد و پس از سلام صد مرتبه صلوات.

نماز شب ششم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه سوره ي ملك.

نماز روز ششم: دو ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب هفتم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد سيزده مرتبه سوره ي قدر.

نماز شب هشتم: دو ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره ي توحيد و پس از سلام هزار مرتبه سبحان الله.

نماز شب نهم: شش ركعت بين نماز مغرب و عشا مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد هفت مرتبه سوره ي آيه الكرسي و پس از اتمام نماز پنجاه مرتبه صلوات.

نماز شب دهم: بيست ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد سي مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب يازدهم: دوركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره ي كوثر.

نماز شب دوازدهم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد سي مرتبه سوره ي قدر.

نماز شب سيزدهم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب چهاردهم: شش ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد سي مرتبه سوره ي زلزال.

نماز شب پانزدهم: چهار ركعت مي باشد، در ركعت اول بعد از حمد صد مرتبه سوره ي توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد پنجاه مرتبه سوره ي توحيد. و نيز صد ركعت، در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب شانزدهم: دوازده ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد دوازده مرتبه سوره ي تكاثر.

نماز شب هفدهم: دو ركعت مي باشد، در ركعت اول بعد از حمد يك سوره به دلخواه و در ركعت دوم بعد از حمد صد مرتبه سوره ي توحيد و پس از سلام صد مرتبه لاَ اِلَهَ اِلاَّ الله.

نماز شب هجدهم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست و پنج مرتبه سوره ي كوثر.

نماز شب نوزدهم: پنجاه ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمديك مرتبه سوره ي زلزال.

نماز شب بيستم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك سوره به دلخواه.

نماز شب بيست و يكم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك سوره به دلخواه.

نماز شب بيست و دوم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك سوره به دلخواه.

نماز شب بيست و سوم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك سوره به دلخواه.

نماز شب بيست و چهارم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد يك سوره به دلخواه.

نماز شب بيست و پنجم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب بيست و ششم: هشت ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب بيست وهفتم: چهار ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد سوره ي ملك و اگر نتوانست بيست و پنج مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب بيست و هشتم: شش ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد ده مرتبه آيه الكرسي، ده مرتبه سوره ي توحيد، ده مرتبه سوره ي كوثر و بعد از نماز صد مرتبه صلوات.

نماز شب بيست و نهم: دو ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره ي توحيد.

نماز شب سي ام: دوازده ركعت مي باشد، در هر ركعت بعد از حمد بيست مرتبه سوره ي توحيد و پس از نماز صد مرتبه صلوات.

(نماز ها دو ركعت دو ركعت خوانده مي شود)

التماس دعا

 4 نظر

فضيلت ماه مبارك رمضان

29 تیر 1391 توسط رضائی زاده

فضيلت ماه مبارك رمضان


شيخ صدوق به سند معتبر روايت كرده از حضرت امام رضا(ع) از پدران بزرگواران خوداز حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) كه فرمود روزي رسول خدا(ص) براي ما خطبه خواند پس فرمود: ايّهاالناس به درستي كه رو كرده است به سوي شما ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، ماهي است كه نزد خدا بهترين ماه ها است و روزهايش بهترين روزها است و شب هايش بهترين شب ها است و ساعت هايش بهترين ساعت ها است و آن ماهي است كه شما را در آن به سوي ضيافت خدا خوانده اند و در آن از اهل كرامت خدا گرديده ايد. نفس هاي شما در آن ثواب تسبيح دارد و خواب شما ثواب عبادت دارد و عمل هاي شما در آن مقبول است و دعاهاي شما در آن مستجاب است. پس از پروردگار خود به نيت هاي درست و دل هاي پاكيزه از گناهان و صفات ضميمه سؤال كنيد كه شما را براي روزه داشتن آن و تلاوت كردن قرآن در آن توفيق دهد. به درستي كه شقي و بد عاقبت كسي است كه از آمرزش خدا در اين ماه عظيم محروم گردد. به گرسنگي و تشنگي در اين ماه گرسنگي و تشنگي روز قيامت را ياد كنيد،بر فقيران و مسكينان خود تصدّق كنيد، پيران خود را تعظيم نماييد،كودكان خود را رحم كنيد، خويشان خود را نوازش نماييد، زبان هاي خود را از آن چه نبايد گفت نگاه د اريد، ديده هاي خود را از آن چه شما را نظر كردن به سوي آن حلال نيست بپوشيد، و گوش هاي خود را از آن چه شما را شنيدن آن حلال نيست بازداريد، با يتيمان مردم مهرباني كنيد تا بعد از شما با يتيمان شما مهرباني كنند، از گناهان خود به سوي خدا بازگشت كنيد، دست هاي خود را به دعا در اوقات نماز بلند كنيد زيرا كه وقت نماز بهترين ساعت هاست و حقتعالي در اين اوقات به رحمت به سوي بندگان خود نظر مي كند و هرگاه او را مناجات مي كنند ايشان را جواب مي گويد و هرگاه او را ندا كنند لبيّك مي گويد و هرگاه او را بخوانند مستجاب مي گرداند.
اي گروه مردمان به درستي كه جان هاي شما در گرو كرده هاي شما است پس از گرو به در آوريد به طلب آمرزش از خدا، پشت هاي شما از گناهان گران بار است پس سبك گردانيد ان ها را به طول دادن سجده ها و بدانيد كه حقتععالي سوگند ياد كرده است به عزت و جلال خود كه نماز گذارندگان و سجده كنندگان در اين ماه را عذاب نكندو ايشان را به آتش جهنم در روز قيامت نترساند.
ايّهاالناس هر كس از شما در اين ماه روزه دار مؤمني را افطار دهد از براي او نزد خدا ثواب بنده آزاد كردن و آمرزش گناهان گذشته خواهد بود. پس بعضي از اصحاب گفتند يا رسول الله همه ي ما قدرت بر آن نداريم. حضرت فرمو: از اتش جهنم بپرهيزيد به افطار دادن روه داران اگر چه به نصف دانه ي خرما باشد و اگر چه به يك شربت ابي باشد؛به درستي كه خدا كسي را كه چنين كند اين ثواب را مي دهد اگر قادر بر زياده از اين نباشد.
ايّها الناس هر كه در اين ماه خَلق خود را نيكو گرداند بر صراط آسان بگذرد در روزي كه قدم ها بر آن لغزد، هر كه در اين ماه خدمت غلام و كنيز خود را سبك گرداند در قيامت حساب او را آسان گرداند، هر كه در اين ماه شرّ خود را از مردم باز دارد حقتعالي غضب خود را در قيامت از او باز دارد، هر كه در اين ماه يتيم بي پدري را گرامي دارد خدا او را در قيامت گرامي دارد، هر كه در اين ماه با خويشان خود صله و احسان كند خدا او را در قيامت به رحمت خود وصل كند، هر كه در اين ماه از خويشان خود قطع احسان كند خدا در قيامت از او قطع رحمت كند، هر كه در اين ماه نماز سنّتي كند خدا براي او برات بيزاري از آتش جهنم بنويسد،هر كه در اين ماه نماز واجبي ادا كند خدا به او ثواب هفتاد نماز واجب عطا كند كه در ماه هاي ديگر كرده باشدف هر كه در اين ماه بسيار بر من صلوات فرستد خدا سنگين گرداند ترازوي عمل او را در روزي كه ترازو هاي عمل سبك باشد و كسي كه يك آيه از قرآن در اين ماه بخواند ثواب كسي دارد كه در ماه هاي ديگر ختم قرآن كرده باشد.
ايّهاالناس به درستي كه درهاي بهشت در اين ماه گشاده است پس از پروردگار خود سؤال كنيد كه بر روي شما نبندد و در اين ماه درهاي جهنم بسته است پس از پروردگار خود سؤال كنيد كه بر روي شما نگشايد و شياطين را در اين ماه غل كرده اند پس سؤال كنيد از خدا كه ايشان را بر شما مسلط نگرداند.

برگزيده از مفاتيح الجنان

 نظر دهید »

وداع با ماه مبارك شعبان

28 تیر 1391 توسط رضائی زاده

وداع با ماه مبارك شعبان


از حضرت رضا(ع) منقول است كه هر كه سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارك رمضان وصل كند حقتعالي ثواب روزه دو ماه متوالي براي او بنويسد و ابوالصّلت هرويّ روايت كرده است كه در جمعه ي آخر ماه شعبان به خدمت امام رضا(ع) رفتم حضرت فرمود كه اي ابوالصّلت اكثر ماه شعبان رفت و اين جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافي كن در آنچه از اين ماه مانده است تقصيرهايي را كه در ايام گذشته ي اين ماه كرده اي و بر تو باد كه رو آوري بر آنچه نافع است براي تو دعا و استغفار بسيار كن . تلاوت قرآن مجيد بسيار بكن و توبه كن به سوي خدا از گناهان خود تا آن كه چون ماه مبارك درآيد خالص گردانيده باشي خود را از براي خدا و مگذار در گردن خود امانت و حقّ كسي را مگر آن كه ادا كني و مگذار در دل خود كينه ي كسي را مگر آن كه بيرون كني و مگذار گناهي را كه مي كردي مگر آن كه ترك كني و از خدا بترس و توكل كن بر خدا در پنهان و آشكار امور خود و هر كه بر خدا توكل كند خدا بس است او را و بسيار بخوان در بقيه ي اين ماه اين دعا را:

«اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَناَ فيِِِماَ مَضيَ مِنْ شَعْباَنَ، فاَغْفِرْ لَناَ فيِماَ بَقِيَ مِنْهَ »

به درستي كه حقتعالي در اين ماه آزاد مي گرداند بنده هاي بسيار از آتش جهنم براي حرمت ماه مبارك رمضان .


 1 نظر

زيارت خاصه علي بن موسي الرضا(ع)

اَللّهُمَّ صَل ِّعَلى عَليِّ بْنِ موُسيَ الرِّضَا الْمُرْتِضى، اَلْاِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ، وَ حُجَّتِكَ عَلى مَنْ فَوْقَ الْاَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرى، اَلصِّديّقِ الشَّهيدِ، صَلوةٌ كَثيرَةٌ تامَّةٌ زاكِيَةٌ مُتَواصِلَةٌ مُتَواتِرَةٌ مُتَرادِفَةٌ، كَاَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ عَلى اَحَدٍ مِنْ اَوْلِيائِكَ.‍

حديث روز

حدیث روز

ذكر ايام هفته

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • جستجو
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخبار مهم
  • مذهبي
  • فرهنگي
  • علمي
  • مناسبت ها
  • ساير
  • آرشيو تصاوير

جستجو



ساعت فلش

آمار

  • امروز: 23
  • دیروز: 11
  • 7 روز قبل: 91
  • 1 ماه قبل: 492
  • کل بازدیدها: 39598

آمار بازديد از تاريخ 92/12/24

کد آمارگیر

اوقات شرعي

اوقات شرعی

لقاء رضائی زاده (ضحی)

lzoha_rz131@yahoo.com
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس