روش شناسي مناظرات امام رضا(ع)
در اين مجال به چند نكته روش شناختي موجود در شيوه ي مناظره ي امام(ع) اشاره مي كنيم كه برخي از آنها امروزه نيز در ميان متفكران مغرب زمين مورد توجه قرار گرفته است:
1) شايد مهمترين نكته ي روش شناسانه در اين مناظرات اين است كه ايشان علاوه بر استدلال هاي خود با عمل و رفتار توحيدي، مردم را به انتقال اعتقادات ذهني به عملي دعوت مي كرد. اين به آن معناست كه تنها عقل و آگاهي انسان نيست كه بايد در پذيرش حقيقت قانع شود بلكه در حقيقت جويي، عواطف و ساير امكانات وجودي آدمي هم بايد مورد توجه قرار بگيرد؛ و اين نكته اي است كه امروزه در ميان مباحث جديد معرفتي نيز مورد توجه بسياري از متفكران قرار دارد.
2) رويه ي امام رضا(ع) در مناظرات اين نبود كه اعتقاد خود را بر طرف مقابل تحميل كند و يا اعتقادات اسلام را براي او حق بالقوه فرض نمايد. در واقع حضرت(ع) در مناظرات خود با سران اديان به دنبال برتري جويي نبود بلكه با استفاده از عنصر عقل و منطق به اثبات حقانيت اعتقادات اسلامي مي پرداخت.
3) اصلي كه در مناظرات وجود دارد اين است كه نمي شود با هيچ فردي مناظره كرد مگر اينكه مشتركاتي بين افراد وجود داشته باشد؛ به عبارتي ديگر هر انساني حتي اگر بخواهد از ديگري سؤالي بپرسد، بايد يك امر مشترك بين آنها وجود داشته باسشد و اغز آن نقاط مشترك براي رفع مجهولات استفاده كند. در واقع بايد از مشتركات براي رسيدن به اختلاف ها و رفع آن حركت كرد.
4) نكته ي بسيار مهم قابل استنباط از مناظرات حضرت(ع) اين است كه ايشان به رغم علم به نيت سوء مأمون در برگزاري اين مناظرات، از اين جلسات سر بز نزد و ضمن پرهيز از نيت خواني( هر چند دقيق و درست كه خود مبتني بر بصيرت اهل البيت(ع) است) در مقام بحث و نظر به آن اعتنايي نكرد. به بيان ديگر سخن گوينده،( البته در مقام بحث و نظر نه در ميدان جنگ مانند ماجراي خوارج با حضرت علي(ع) در جنگ صفين) بايد مورد توجه باشد نه شخصيت و نيت وي.